علی جونمعلی جونم، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره
آویسا جونمآویسا جونم، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

فرشته های خونمون علی و آویسا

ختنه شدن علی

علی جونم 23 روزش بود که ختنه اش کردیم ..مامانی و علی الان دو هفته ست خونه مامان جون باباجونن.. بابایی میخواست بره تهران..اولش قرار بود ما هم باهاش برگردیم اما تصمیم گرفتیم حالا که اینجاییم پسرمونو ختنه اش کنیم..تا واسه مامانی راحتتر باشه..بالاخره اینجا بچه اذیت بشه بقیه هستن تا به مامان کمک کنن.   حالا ختنه هم داستانی شد واسه خودش.... همون روز گشتیم یه دکتری پیدا کردیم که سنتی ختنه میکرد..اولش نظرمون رو حلقه بود اما وقت کم داشتیم و بابایی باید برمیگشت تهران..واسه همین رفتیم سراغ اولین دکتری که مامان جون معرفی کرد. پسرم واسه جراحی نباید شیر میخورد واسه همین خیلی زود گشنش شد.. مامانی فدات بشه عزیز...
12 بهمن 1393

اولین سفر به مشهد مقدس

شهریور سال 1391 دقیقا یه ماه بعد از سفر همدان کرمانشاه امام رضا ما رو طلبید... علی جونم برای اولین بار مشرف شد به مشهد مقدس...یعنی 7 ماهگی این بار هم با عمو و عمه ها رفتیم..یه هتل آپارتمان گرفتیم ...چون آشپزخونه تو هتل داشتیم میتونستم برای علی جونم غذاهای خوشمزه آماده کنم واسه همین پسرم تو این سفر سرحالتر بود و مامان هم کمتر خسته شد..   این هم اولین زیارت علی آقا..یا مشهدی علی     ...
12 بهمن 1393
1